دلم مي خواد محل كارم جايي باشه كه وقتي كارم تموم شد از در اومدم بيرون آدم ببينم ، ماشين ببينم ، درخت ببينم كلاً زندگي و ببينم كه در جريانه . جايي باشه كه راحت بتونم بعدش هرجا خواستم برم ، جايي باشه كه مجبورم نباشم مثل بچه مدرسه اي ها لباس فرم بپوشم و شبيه بقيه بشم . محل كارم و به اين دلايل و يكسري مشكلات ديگه دوست ندارم ولي مي ترسم . جاهاي مختلف رزومه مي فرستم وقتي مي رم براي مصاحبه مي ترسم . من عادت كردم به اينجا به آدمهاي زياد ، نمي تونم برم يه جا كار كنم كه پرسنلش به اندازه يه واحد اينجا هم نيست از خلوتي و سكوتشون مي ترسم . خب امنيت شغلي اينجا به مراتب بيشتر هم هست احتماالاً تا چند ماه ديگه قرارداد من رسمي مي شه . بعضي از همكارهاي اينجا رو خيلي دوست دارم الان كه زدن واحدمون و تركوندن و هر كدوم يه طرف رفتن جاي خاليشون آزارم مي ده ، دلم براشون تنگ مي شه . ديروز يكي از همكارهاي سابق كه رفته بود استراليا و الان براي تعطيلات اومده ايران و ديدم اينقدر ذوق كردم و خوشحال شدم كه طرف خنده اش گرفته بود . نمي دونم چه بكنم . اينكه اينجا بمونم و به تلاشم ادامه بدم تا شايد كاري كه مي خوام و و البته حقم هست و بدست بيارم و اينجا رو با همه بديهاش تحمل كنم يا اينكه بشم ايلياي كوه پنجم و همه چي خراب كنم و برم يه جايي از اول بسازم . از اول شروع كردن سخته ترس داره البته هروقت نترسيدم ضرر هم نكردم ولي نمي خوام از اينجا رونده و از اونجا مونده بشم اگه اين اتفاق بيفته رسماً نابود مي شم . از بيكاري و اينكه كاري براي انجام دادن نداشته باشم واهمه دارم
فکر می کنم همین کاری که خودت می کنی بهتر است، اول جایی را پیدا کن و جای پایت را محکم کن بعد برو
پاسخحذف