كنار پنجره هستم منظره روبروم اصلا قشنگ نيست يه ساختمون داغون ، يه پاركينگ پر ماشين و يه سوله بزرگ ولي يه چيزي هست كه همه اين زشتي هارو مي پوشونه اونم يه برف قشنگه كه
مي باره ، دونه هاي برف ، دونه هاي سفيد برف ، سفيد برفي . نمي دونم امروز كدوم چشم به آسمون بود و دلش سفيد برفي خواست كه خدا براش فرستاد ولي اميدوارم قدر سفيد برفي و بدونه اذيتش نكنه وقتي كه نياز داره باشه نه وقتي كه دلش شكست نه وقتي كه نخواست باشه نه وقتي كه ترك خورد . كاري نكنه چشمهاي سفيد برفي منتظر بمونه ، نمناك بشه . سفيد برفي اگه بره ديگه رفته هيچ كس و هيچ چيز نمي تونه برشگردونه . يادش باشه سفيد برفيا خيلي دل نازكن ولي خيلي هم مغرورن .
مي باره ، دونه هاي برف ، دونه هاي سفيد برف ، سفيد برفي . نمي دونم امروز كدوم چشم به آسمون بود و دلش سفيد برفي خواست كه خدا براش فرستاد ولي اميدوارم قدر سفيد برفي و بدونه اذيتش نكنه وقتي كه نياز داره باشه نه وقتي كه دلش شكست نه وقتي كه نخواست باشه نه وقتي كه ترك خورد . كاري نكنه چشمهاي سفيد برفي منتظر بمونه ، نمناك بشه . سفيد برفي اگه بره ديگه رفته هيچ كس و هيچ چيز نمي تونه برشگردونه . يادش باشه سفيد برفيا خيلي دل نازكن ولي خيلي هم مغرورن .
واقعا که برف چقدر سیاهی ها را می پوشاند
پاسخحذفیادم می ماند رفیق